انحراف مینی بوس در تبریز هشت مصدوم برجای گذاشت (۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) حمله افراد ناشناس به پزشکان در کرخه (۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) جاعلان اسناد دولتی در غرب تهران دستگیر شدند (۱۲ اردیبهشت) راز ناپدید شدن یک ماهه جوان گمشده فاش شد استرداد کلاهبردار ۱۲۰۰ میلیاردی به کشور (۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) از دستگیری قاتل مست ۲ زن در عروسی تا عروسی‌هایی که عزا می‌شود تاثیر منفی میکروپلاستیک‌ها بر تغییرهورمون و جنسیت جنین مهر و موم کارگاه تولید موادشوینده تقلبی در مشهد (۱۲ اردیبهشت) ماجرای گم‌شدن «یسنا»، دختر چهارساله روستای «یلی‌بدراق» + ویدئو زلزله ۴.۶ ریشتری سیرچ کرمان را لرزاند (۱۲ اردیبهشت ۱۴۰۳) نامه شاگرد سپاسگزار به آقای آموزگار: معلم ازیزم عض شما بسیار عاموخطم! اعلام جرم دادستانی تهران علیه افرادی که مطالب کذب درباره پرونده نیکا شاکرمی منتشر کردند درباره رعایت حقوق کارگران خانگی که سبب دل گرمى بیشتر آنهابرای کار می‌شود| پاکیزگی یا اعمال شاقه؟ آیا زن باید برای کار در خانه حقوق بگیرد؟ بررسی دلایل تمرکز نداشتن دانش‌آموزان | چرا فرزندم حواس پرت است؟
سرخط خبرها

روایتی از روزگاری که دکتر و دارو حکم کیمیا داشت | سال‌های بی طبیب

  • کد خبر: ۱۲۲۳۹۷
  • ۰۱ شهريور ۱۴۰۱ - ۱۱:۵۱
روایتی از روزگاری که دکتر و دارو حکم کیمیا داشت | سال‌های بی طبیب
نبود طبیب و کمبود امکانات درمانی در کنار شیوع پیوسته انواع بیماری، از مشکلات همیشگی مردم ایران به ویژه در دوره قاجار و پهلوی اول بوده است. این موضوع در مشهد به دلیل قرار گرفتن در شاهراه تجاری ابریشم و همچنین زائرپذیر بودنش چند برابر دیگر شهر‌های کشور است.

طوبی اردلان | شهرآرانیوز؛ تقریبا سه سال از شیوع بیماری کرونا گذشت؛ دردی که حتی در عصر ماشین و فناوری و وفور بیمارستان ها، زخمی جانکاه از خود برای همه ما بر جای گذاشت. با هم بر آمار روزانه مرگ‌ها و داغ عزیز از دست داده‌ها گریستیم، به ایثار پزشکان و پرستارانی که ثانیه به ثانیه این شرایط سخت را به جان خریدند، آفرین گفتیم و حالا از سیاه به خاکستری ملایمی رسیده ایم و آمدن روز‌های سفید دور نیست.

در این سال‌ها نیاز به پزشک را بیش از هر زمان دیگری تجربه کردیم و در روز پزشک چه خوب است از خودمان بپرسیم اگر در این روزگار نبودیم و اگر این همه پزشک و امکانات درمانی نداشتیم، چه می‌شد؟ تاریخ در پاسخ به این سؤال درنمی ماند. نیاز نیست خیلی هم به عقب برگردد. کافی است تنها پایش را یک قرن به پس ببرد؛ به روزگاری که نبود پزشک، شیوع انواع بیماری و بازی با جان مردم، مثل تکمه‌ای بود که به پیراهنی دوخته باشند. سطر‌های بعدی، روایت آن روزهاست که مطبوعات قاجار تا پهلوی بر صفحات کاهی خود ثبت کرده اند.

روایتی از روزگاری که دکتر و دارو حکم کیمیا داشت | سال‌های بی طبیب

مرضی به نام «نبود طبیب»

نبود طبیب و کمبود امکانات درمانی در کنار شیوع پیوسته انواع بیماری، از مشکلات همیشگی مردم ایران به ویژه در دوره قاجار و پهلوی اول بوده است. این موضوع در مشهد به دلیل قرار گرفتن در شاهراه تجاری ابریشم و همچنین زائرپذیر بودنش چند برابر دیگر شهر‌های کشور است. در واقع دارالشفای آستان قدس، اداره صحه بلدیه، مریضخانه قشون و نظمیه در کنار پزشکان غیر ایرانی که از دوره قاجار به وسیله کنسوالگری‌های روس و انگلیس، همراه مستشاران به ایران می‌آمده اند، اندک داشته‌های درمانی مشهد هستند در روزگاری که سیل جمعیتی مهاجر به آن، به واسطه تجارت و زیارت، چند برابر جمعیت واقعی شهر است.

برای نمونه جراید دوره احمدشاه قاجار در گزارشی تأکید می‌کنند که تعداد اطبای شهر مشهد ۲۷ نفر ند که از آن میان، هشت نفر طبیب تحصیل کرده، ۱۱ نفر طبیب سنتی و ۸ پزشک دیگر آگاه به طبابت نوین و سنتی بوده اند. این جراید در ادامه توضیح داده اند: «بر عده فوق اطبای رسمی قنسولخانه‌ها و مریضخانه‌های خارجی نیز که جمعا سه نفر هستند، افزوده می‌شود. یک دندان ساز دارای تصدیق نامه نیز در مشهد می‌باشد. این اطبا و دواخانه‌ها تنها کفاف دو ثلث شهر را می‌دهند و یک ثلث شهر که شامل نوغان و پایین خیابان است از طبیب و دوا محرومند.»

همین است که کمبود پزشک در خراسان در بسیاری مواقع سبب اعزام طبیب از پایتخت و دارالخلافه می‌شده است. البته این مورد جز در مواقع خاص مانند بیماری یکی از حکام و درباریان اتفاق نمی‌افتاده است و عامه مردم از چنین موهبتی بی نصیب بوده اند. برای نمونه روزنامه «دولت علیه» در ۲۸ ربیع الاول ۱۲۸۱ هجری قمری (۱۰ شهریور ۱۲۸۱ خورشیدی) می‌نویسد: «چندی قبل، حسام السلطنه والی مملکت خراسان را ناخوشی نقرس عارض گشته بود و، چون در خراسان هم طبیبی نبود که در معالجه این مرض حاذق باشد، به وجود معزی الیه صدمه وارد شده بوده تا آنکه مراتب به عرض عاکفان حضور همایون (ناصرالدین شاه) رسیده حسب الامر، طبیبی حاذق از دارالخلافه روانه شد. از قراری که نوشته اند درد و الم ایشان افاقه و با آسودگی به لوازم مناظم مملکت خراسان اشتغال دارند....»

این تفاوت و شکاف بین امیر و رعیت را وقتی خبر یکی از جراید مشهد را که در ۱۵ ذی حجه ۱۳۰۲ (۳ مهر ۱۲۶۴ خورشیدی) هجری قمری منتشر کرده است بخوانید، بهتر درک می‌کنید: «یک نفر از اهل تربت دلش درد گرفته، از شدت درد قبل از حضور طبیب (از راه دور می‌آمده) شکم خود را پاره کرده، یک روز زنده مانده، بعد مرده است.»

یا در خبری دیگری که روزنامه اختر به تاریخ ۲۸ محرم ۱۳۲۵ هجری قمری (۲۱ اسفند ۱۲۸۵ خورشیدی) بر اساس دردنامه یکی از اهالی قریه‌های اطراف مشهد چاپ کرده، چنین آمده است: «دیگر از بدبختی اهالی اینجا این است که یک نفر طبیب نداریم. الان که زمستان است روزی پنج تا شش نفر در این قصبه به واسطه نبودن طبیب و دوا تلف می‌شوند. اشخاصی دیده ام که جزیی کسالت داشته اند، از نبودن طبیب و دوا دنیا را بدرود گفته اند. حالا ملاحظه بفرمایید در تابستان که هوا گرم می‌شود، چقدر از این مردم تلف خواهند شد. خوب است دولت یا ایالت یک نفر طبیب به این قصبه بفرستد؛ مثلا در پاییز سال گذشته از همین قصبه کوچک بیش از هفتصد نفر به مرض تب و نوبه جزیی که علاجش خیلی آسان بوده، مردند. اگر طبیب می‌بود، شاید بیست نفر هم نمی‌مردند.»

این مشکل تنها به دوره قاجار خلاصه نمی‌شود و تقریبا تا دهه دوم قرن چهاردهم خورشیدی که به مرور مطب‌های پزشکی رواج پیدا می‌کنند، ادامه دارد. جریده اطلاعات در اردیبهشت ۱۳۰۶ خورشیدی، تیتری با عنوان «شکایت از فقدان طبیب» را چاپ می‌کند و در ادامه توضیح می‌دهد: «به قرار مراسلاتی که از باجگیران و ترشیز و کلات می‌رسد، به واسطه فقدان طبیب صحی صدای شکایت عموم بلند است. ما متأسفیم که صحیه کل مملکتی به واسطه عدم اقتضای بودجه نمی‌تواند در هر یک از نقاط اقلا یک طبیب مجاز و یک دواخانه اعزام و تأسیس نماید که از هلاکت نفوس جلوگیری شود.»

روایتی از روزگاری که دکتر و دارو حکم کیمیا داشت | سال‌های بی طبیب

بازار داغ اطبای غیرمجاز

در نبود طبیب و شیوه‌های درمانی نوین، همیشه بازار عطارها، درمانگران سنتی و حتی کلاشان و سوءاستفاده‌گران از این نیاز مردمی داغ بوده است. اخبار جراید نشان می‌دهد چه بسیار بیمارانی که به سبب درمان غلط، جان خود را از دست می‌داده اند.

خبری که روزنامه آزادی در آذر ۱۳۰۷ خورشیدی روی صفحات کاهی خود می‌آورد، شاهدی بر این ماجراست: «چندی قبل یک نفر از حدود مزینان به عنوان عملگی وارد جاجرم شده، پس از چندی به آسیابانی مهمان مــــــی شــود. آســیــابــان فــطیــری در تنور آسیا پخته بوده، آورده با مهمان خود صرف کند. مهمان به فاصله چند دقیقه مبتلا به قولنج شده و سخت به خود می‌پیچد. یک نفر عطار را آورده اند برای مداوا. او امر می‌کند دو سبو آب حمام آورده، آب‌ها را با قیف در دهان آن نگون بخت بریزند تا بالا بیاورد. عملیات دکتر به پایان نرسیده، شکم مریض بدبخت ترکیده و از زحمت قولنج و طبیب هر دو آسوده می‌شود.»

این مشکل چنان فراگیر می‌شود که یکی از اندک باسوادان روزنامه خوان در دوره قاجار مطلبی با عنوان دادخواهی می‌نویسد و در یکی از جراید مشهد به تاریخ ۱۹ جمادی الاول ۱۳۳۷ هجری قمری منتشر می‌کند. او در این دادخواهی به مشکلات درمانی مردم می‌پردازد و در پایان چند راهکار برای رفع مشکلات ارائه می‌کند: «تأسیس مطب مجانی برای اهالی پایین خیابان که یک طرف شهر به کلی بدون طبیب است، ترتیب (سامان دهی) دواخانه ها، جلوگیری از دوافروشی عطارها.» البته مشکل به این تاریخ نمی‌ماند و ناچاری مردم در وقت بیماری همچنان اوضاع را برای ناطبیبان سکه می‌کرده است، آن چنان که سال‌ها بعد، حتی پس از دوره قاجار و در آغاز پهلوی اول هم، مشهدی‌ها با این درد دست وپنجه نرم می‌کنند.

جریده اطلاعات در آذر ۱۳۰۹ خورشیدی می‌گوید: «میرزا محمد معروف به سیدی بدون اجازه نامه مشغول طبابت و معالجه اشخاص می‌گردد. موضوع مورد شکایت شده، دایره صحی بلدیه مشارالیه را تعقیب و او را تسلیم پارکه عدلیه نموده است. عده زیادی بدون اجازه نامه طبابت می‌کردند. دایره صحی بلدی از طبابت آن‌ها جلوگیری کرده است.» همین است که چند نوبه انگشت شمار در دوره قاجار و بعد‌ها پیوسته (سالی یک بار) در دوره پهلوی، شاهد برگزاری امتحان طبابت و کلاس‌های آموزشی و آشنایی با دارو‌ها برای درمانگران سنتی هستیم.

روزنامه اختر در ۲۰ شعبان ۱۳۰۲ هجری قمری (۱۴ خرداد ۱۲۶۴ خورشیدی) می‌نویسد: «سابقا اشخاص مختلف نیازموده و غیر مجرب به شغل طبابت و جراحی و کحالی اشتغال داشتند، ایالت جلیله همه را ممنوع از این شغل (کرده)، در ضمن در دارالشفای مبارکه، مجلس حافظ الصحه و رئیس و اجزای حاذقی مرتب و معین نموده که هفته‌ای دو روز حاضر شده (با درمانگران سنتی) از مسائل طبیبه گفتگو نمایند و هر کس بعد از (اطلاع از) اشیوه درمان و (قبولی در) امتحان در مجلس اشتغال به معالجه و طبابت نماید. به عطاران و دوا فروشان نیز در باب سلامت و بی عیبی ادویه (دارو) و اهتمام در این عمل تأکیدات اکیده شده است.»

روایتی از روزگاری که دکتر و دارو حکم کیمیا داشت | سال‌های بی طبیب

طبابت سیار در کوره راه‌ها

در این میان، اما طبیبان حاذق و کاربلدی هم بوده اند که در کوره راه‌ها با اسب و الاغ سرگردان می‌شده اند تا بتوانند مردم دور افتاده‌ترین ولایات را درمان کنند. این حرکت به ویژه پس از تصویب طرح آبله کوبی اطفال بسیار باب می‌شود. خاطره یکی از این پزشکان در خرداد ۱۳۰۸ این طور گزارش شده است: «دو ساعت به غروب مانده به اتفاق اطبا اعزامی مرکز تحت ریاست دکتر قوام رئیس صحیه شرق وارد شیروان شدیم.

آقای دکتر امیر اعلم که منتظر ورود آقایان اطبا بودند همراه دکتر سالاری، دکتر مجاهدی، دکتر اکاپیوف و چند نفر انفرمیه و پرستار و دواجات با اسب و الاغ عازم گیفان و رباط شدند. امشب را در سِوالی می‌مانند و فردا به دیگر دهات دورافتاده حرکت می‌کنند.» همچنین روایت‌ها می‌گویند در کنار پزشکان نام آشنایی، چون دکتر شیخ، دکتر حجازی و بسیاری دیگر از طبیبان نامدار که همه عمر خود را صرف مداوای بیماران حتی به رایگان می‌کرده اند، مشهد، پزشکان دیگری نیز داشته که در مواقع ضروری، جان انسان‌ها برایشان ارجح‌تر از هر چیزی بوده است.

برای نمونه، جریده آزادی در بهمن ۱۳۰۶ خبری چاپ می‌کند که نشان می‌دهد بیماران فقیر (۳۸۸ بیمار) در دارالتربیه آستان قدس رضوی به کمک سه پزشک انسان دوست به رایگان درمان شده اند: «مرضای (بیماران) فقرا در شعب دارالتربیه از دی تا بهمن کلا ۳۸۸ نفر بوده، از این عده به دارالشفا برای معالجه اعزام و علاج گردیده اند. خدمات اطبای آنان قابل تقدیر و تمجید است.» در خبری به سال ۱۳۰۹ نیز آمده است: «معالجه مرضای فقیر: به موجب راپرت بلدیه در پست امدادی خیابان سفلی ۲۴۴ نفر مرضای فقیر را آقای دکتر مظفری معالجه نموده و تلفاتی هم نداشته اند.»

روایتی از روزگاری که دکتر و دارو حکم کیمیا داشت | سال‌های بی طبیب

هر ماه یک بیماری شایع می‌شده است

از همه این مشکلات که بگذریم، خراسان و به ویژه مشهد به واسطه حضور پیوسته مسافرانش تقریبا هر ماه با شیوع یک بیماری روبه رو بوده است. اخبار جراید روزگار قاجار تا پهلوی اول شاهدی بر این مثال هستند. بیماری‌هایی مانند گریپ، آنفلوآنزا، سرخک، وبا، دیفتری، سلف حصبه و مالاریا، اسهال خونی، مخملک، طاعون، سفلیس و سوزاک از جمله بیماری‌هایی بوده اند که تقریبا در همه ۱۲ ماه سال تکرار می‌شده اند. شیوع این بیماری‌ها چند علت مهم داشته است: از بیرون مرز‌ها به مشهد می‌رسیده، به واسطه نبود بهداشت شایع می‌شده اند یا به واسطه فقر و مشکلات تغذیه‌ای رخ می‌نموده اند.

برای نمونه، در تیر ۱۳۰۹ وبایی از افغانستان به سیستان و مشهد می‌رسد که بر اثر آن، ۳۱ نفر ظرف چند روز جان می‌سپارند. این وبا در خود افغانستان ظرف ۷۲ ساعت ۲۰۰ کشته بر جای می‌گذارد. پس از شیوع این بیماری که نشانه‌های پرتکرار آن را می‌توان در دوره قاجار نیز بسیار دید، مشهد قرنطینه می‌شود. در خرداد ۱۳۰۷ نیز بیماری جدیدی با نام «تب هندی» رواج پیدا می‌کند که در ساعات نخست شیوع، دو مرگ را در مشهد رقم می‌زند. نمونه این دست شیوع بیماری‌ها بسیار است، اما برای علت دوم که نبود امکانات بهداشتی است، نیز می‌توان مثال‌های فراوانی را روایت کرد؛ ۲۷ جمادی الاول ۱۳۰۴‌خورشیدی، مردم مشهد و قریه‌های اطرافش بر اثر سل و استفراغ می‌میرند. علت به تشخیص اطبای آن روزگار، آشامیدن آب چاه و گوشت‌های فاسد بوده است.

شاید دردناک‌ترین علت شیوع بیماری‌ها در مشهد، علت سوم یعنی فقر باشد. در یک نمونه از این دست که جریده اطلاعات در شهریور ۱۳۰۸ اطلاع رسانی کرده چنین آمده است: «بروز ناخوشی: به طوری که شنیده می‌شود به واسطه میوه‌های خراب نارس یا پوسیده که چندین روز در طبق‌ها مانده و مردم فقیر می‌خرند و می‌خورند اخیرا ناخوشی در شهر زیاد شده است.» این مرگ ومیر به واسطه شیوع بیماری‌ها سبب می‌شود از سال ۱۳۰۷ در روزنامه آزادی، ستونی به نام تعداد متوفیان مشهد ایجاد شود که در آن شمار و علت مرگ یک ماهه مردم مشهد جمع آوری و اطلاع رسانی می‌شده است.

برای نمونه این جریده دی ۱۳۰۷ در ستون متوفیات مشهد می‌نویسد: «ذات الجنب ۱۸ نفر، تیفویید ۱۳ نفر، مسلول: ۱۳ نفر، اسهال ۱۱ نفر، تب لازم ۸ و سایر امراض ۴۴ نفر.» برای تیرماه ۱۳۰۸ هم آمده است: «اسهال ۲۱ نفر، مسلول ۲۰ نفر، تیفویید ۱۶ نفر، مستسقی ۱۵، ذات الریه ۱۲، کلرین ۱۱ و سایر امراض ۱۹۱ نفر.» در سال ۱۳۱۰ خورشیدی، نبود طبیب و درمان سبب می‌شود پست‌های امدادی (چادر‌هایی که در آن پزشکان به صورت شیفتی حاضر می‌شده اند) در محلات مختلف شهر برپا شود.

اطلاعات می‌نویسد: «چند روز است که پست امدادی سراب سرشور و ارگ در نزدیک کتابخانه جم تحت مدیریت دکتر صبا طبیب تأسیس گردیده است. این پست خیلی وسیع و آبرومند و دارای دو شعبه است، یکی قسمت مردانه و دیگری زنانه که در قسمت مردانه دکتر صبا و در قسمت زنانه دو معاون زن، نسوان مریض را معالجه می‌کنند.» این روند با ایجاد مطب‌های خصوصی اطبا ادامه و به مرور وضعیت بهبود می‌یابد.

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->